چکیده: (7613 مشاهده)
اين مقاله سير تاريخي پيدايش واژگان «سلامت» را در ادب پارسي پيگيري نموده است. در مقدمه معنا و ريشه واژگان سلامت و تندرستي را روشن ساخته و به لغات ديگر در كتابهاي پزشكي پرداخته است و سپس در بخش يافتهها، اين واژگان را در برخي از كتابهاي مهم نثر و نظم فارسي ارائه نموده است. در قسمت اول، كتابهايي مانند تاريخ بيهقي، گرشاسب نامه و لغت فرس اسدي، سياست نامه خواجه نظامالملك، كليله و دمنه، چهار مقاله نظامي و جامعالحكايات عوفي و در قسمت دوم اين بخش، لغتهاي مرتبط با سلامت در آثار منظوم پارسي بررسي شده است. برخي از اشعار شعراي نامي همچون سنائي، خاقاني، عطار، نظامي گنجوي، سعدي، مولانا و حافظ كه همگي از قلههاي سترگ ادبيات هستند ذكر شده و مجموعه واژگان مرتبط با اين موضوعات آورده شده است:
يافتهها نشان ميدهد كه ريشه و اصل لغات طب، پزشكي، بدن، روح، اسامي انواع بيماريها و داروها و درمان بيماريها پارسي، عربي، يوناني، بومي و منطقهاي بوده است.
با توجه به توليد علم پزشكي توسط دانشمندان و طبيبان ايراني مانند ابوعلي سينا، واژگاني خودساخته و تركيبهاي دورگه به كار گرفته شد كه اغلب اين لغات عمومي سلامت، قابل فهم، ساده و خوش آهنگ بودند، ولي ديري نپائيد كه با ورود كلمات عربي، هنري، بسياري از اصطلاحات پزشكي نا مأنوس و زمخت گرديد، بعدها در كتابهاي درسي طب دارالفنون، لغتهاي فرانسوي و سپس به مرور زمان واژههاي انگليسي به كار گرفته شد، اما لازم است براي پاسداشت و حفظ زبان شيرين پارسي تلاشهاي گستردهاي براي جلوگيري از ورود بي حساب و كتاب واژگان دخيل پزشكي به عمل آيد.
نوع مطالعه:
توصیفی |
پذیرش: 1389/2/23 | انتشار الکترونیک پیش از انتشار نهایی: 1390/9/10 | انتشار: 1390/10/25