fa
jalali
1383
4
1
gregorian
2004
7
1
3
3
online
1
fulltext
fa
راهنمای اولویت بندی پژوهشی و مداخلات بهداشتی در زمینه عوامل خطر بیماری ها
A practical guide for assessing priorities in health research and interventions on risk factors
بمنظور اولویت بندی صحیح مداخلات بهداشتی نیاز به مدلی وجود دارد تا بتوان سهم تاثیر هریک از عوامل خطر را در ایجاد بیماری ها روشن ساخته و بدنبال آن اهمیت مداخلات موثر بر این عوامل را با یکدیگر مقایسه نمود. براساس کاربرد مدل های تعریف شده علیت می توان چارچوبی منطقی برای تحلیل عوامل خطر بیماری ها بدست آورد. فاصله بین اطلاعات موجود از یکطرف و اطلاعات لازم بعنوان درونداد این مدل ها از طرف دیگر، اولویت های پژوهشی کشور را روشن می سازد. اگرچه روش های مختلفی برای تعیین اولویت های پژوهش در کشور مطرح می باشد و بیشتر این روش ها بدرستی مبتنی بر نظر خواهی از خبرگان و یا ذی نفعان پژوهش استوار شده اند، لیکن عموما از شیوه های عینی برای تحلیل مساله سود نبرده و بیشتر جمع بندی نظرات و آرای ذهنی افراد را ملاک انتخاب موضوعات پژوهشی قرار می دهند. در این مطالعه پس از مروری جامع بر مدل های علیتی، مدل مقابل واقع (Counterfactual model) بعنوان مدلی کاربردی و دقیق برای این منظور تشخیص داده شد. در این مدل از شاخص Generalized impact fraction برای برآورد سهم تاثیر عوامل خطر استفاده می گردد.
Objective(s): To develop a practical guide for health professionals who want to design appropriate interventions in health programs by means of organized research? Specific objectives included finding the most practical and accurate methods for decomposition of outcomes, measuring the impact of each determinant in applied settings, and prioritizing research for achieving this goal.
Methods: In this paper all causal models were reviewed (i.e. graphical, structural, sufficient-component cause and counterfactual models), and judged as to whether they can provide an appropriate conceptual framework to prioritize research and interventions.
Results: The Attributable Fraction is the classic epidemiologic measure for causal attribution of a risk factor. Since Attributable Fraction depends on measuring zero levels, which is neither feasible nor desirable, "Generalized Impact Fraction" was substituted for this purpose. The appropriate conceptual framework in practical settings could be Counterfactual Analysis for comparative risk assessment. Conclusion: As it is not possible to perform every theoretical approach, choosing the most practical methods is essential in selecting epiderniologic methods for health programs. It seems that despite its limitations, Counterfactual Analysis and subsequent "General Impact Fraction" estimation could be most practical and accurate way in this situation. Further development of the method can be accompanied by selection of a sequence of different interventions based on "Average Attributable Fraction", provided the required data are available.
Causal models, Counterfactual model, Priorities in health research, Generalized Impact
Fraction
اولویت بندی, سهم تاثیر, مدل های علیتی
177
184
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-778&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/28
1397/9/7
Nedjat S
سحرناز نجات
00319475328460010313
00319475328460010313
Yes
Majdzadeh S.R
سیدرضا مجدزاده
00319475328460010314
00319475328460010314
No
Heshmat R
رامین حشمت
00319475328460010315
00319475328460010315
No
Noorizadeh F
فرساد نوری زاده
00319475328460010316
00319475328460010316
No
Etemadi A
آرش اعتمادی
00319475328460010317
00319475328460010317
No
fa
وزن کیف مدرسه و محتویات آن در ارتباط با وزن بدن دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر همدان
The relationship between weight and the weight of the school bag in primary school students in Ramadan city
حمل کیف های سنگین مدرسه در سنین رشد دانش آموزان می تواند عوارض جبران ناپذیری بدنبال داشته باشد. به این منظور مطالعه ای با هدف تعیین نسبت وزن کیف های مدرسه به وزن بدن دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 81-1380 به مورد اجرا گذاشته شد. این مطالعه توصیفی-تحلیلی بوسیله پرسشنامه و ترازو و با مراجعه به مدارس ابتدایی که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفت. نمونه مورد مطالعه عبارت بود از 558 دانش آموز دختر و پسر مدارس ابتدایی شهر همدان که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند. وزن کیف و وزن دانش آموزان تعیین و سپس نسبت وزن کیف به وزن دانش آموز مشخص گردید و با اعداد پیشنهادی مقایسه شد. نتایج مطالعه نشان داد میانگین وزن کیف مدرسه دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی 1970 گرم (SD=650) و میانگین وزن کیف مدرسه دانش آموزان پسر 1647 گرم (SD=771) بوده است. 12% دانش آموزان شهر همدان وزنی بیش از حد استاندارد و توصیه شده (10% وزن بدن در مدارس ابتدایی) حمل می کنند. یافته های مطالعه نشان می دهد که مراقبین بهداشت مدارس باید در مورد حمل کیف و کوله پشتی ها آموزش های لازم را به دانش آموزان بدهند.
Objective(s): To examine the relationship between schoolbag weight and students' body weight in primary school students in Ramadan.
Methods: 558 students (270 girls, 288 boys) in primary schools of Ramadan were selected by random sampling. Their bodies and bags were weighed.
Results: 12 percent of children carry bags weighting more than 10% of their body weight, while 88% carry lighter. In comparison with other countries such as Australia, Italy, Canada and even the US, where children carry bags weighting up to 30-50% of their body weight, primary students in Ramadan carry rather lower weight.
Conclusion: The school health care professionals should devise programs for educating students about how to select the bag and how to load and carry it.
Backpack, Back pain, Primary school
کیف مدرسه, کمردرد, مدارس ابتدایی
185
191
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-779&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/28
1397/9/7
Emdadi M
محمود امدادی
00319475328460010311
00319475328460010311
Yes
Emdadi Sh
شهره امدادی
00319475328460010312
00319475328460010312
No
fa
عوامل موثر بر مشکلات مرتبط با تندرستی ساکنین منطقه 17 شهر تهران و شناسایی راهکارهای مناسب در مقابله با آنها
Health needs assessment: a study of a district in Tehran, Iran
تندرستی وضعیتی است که از عوامل متعددی متاثر می گردد. براساس نگرش سیستمیک و با استفاده از تئوری سیستم ها، برای شناسایی مشکلات موثر بر تندرستی در یک جامعه، بررسی سیستم بهداشت و درمان بتنهایی کافی نیست، بلکه باید ویژگی های جامعه مورد نظر و محیط بزرگتری که آنرا در برمی گیرد، در این ارزیابی منظور گردد. مطالعه حاضر با بکارگیری هر دو روش فعال و غیر فعال شناسایی مساله، مشکلات موثر بر تندرستی ساکنین منطقه 17 شهر تهران (که در مطالعه دیگری که نتایج آن در شماره 9 فصلنامه رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی منتشر شده است) را مورد بررسی قرار داده تا ضمن ریشه یابی علل بروز معضلات در منطقه ارزیابی میزان توافق نظرات ساکنین و مسئولین در خصوص علل ایجاد کننده مشکلات، برای حل آنها مداخلات موثر طراحی نمود. این مطالعه در دو مرحله انجام پذیرفت. در مرحله نخست، مطالعه بصورت کیفی و با استفاده از روش های بحث گروهی متمرکز (Focus group discussion: FGD) و مصاحبه عمیق (In-depth interview) انجام و نظرات مسئولین و کارشناسان اخذ شد. نتایج نشان داد که گذر راه آهن تهران-تبریز از منطقه مهمترین عامل موثر بر مشکلات مرتبط با تندرستی در منطقه 17 شهر تهران می باشد. مرحله دوم مطالعه از نوع مقطعی (Cross-sectional) بود که طی آن میزان همخوانی نظرات مسئولین و مردم مورد سنجش قرار گرفت. نتایج بیانگر انطباق نظرات مردم با مسئولین بود. باتوجه به نتایج حاصله و تلاش های گروه تحقیق با سازمان های مسئول ارتباطات لازم برقرار گردید و با برگزاری جلسات توجیهی پیرامون مسائل منطقه و انتقال نتایج تحقیق به مسئولان ذیربط ضمن اعلام نظر مردم و ارائه مستندات به مسئولان شهرداری و راه آهن، این دو سازمان در خصوص مسائل مشترک توانستند به توافق دست یابند. به این ترتیب دستیابی به راهکار مناسب از طریق ایجاد فرصتی برای ارائه نظرات مردم به مسئولین و ایجاد هماهنگی بین بخشی و حل مشکلات جامعه با بکارگیری روش های علمی و انجام پژوهش های جامعه نگر میسر می گردد.
Objective(s): To determine health needs of a population living in the Tehran's 17th municipal district and identify appropriate strategies to deal with them.
Methods: This research included 2 phases: the first phase was a qualitative study with 2 stages, focus group discussion, in-depth interview with key informants of the 17th district and expert panel methods with specialists. The second phase was a cross sectional study carried out with a closed questionnaire based on the results of phase 1.
Results: The results of the first phase indicted that the presence of railway tracks in the 17th district was the most important problem affecting people's health status. Comparing the opinions of community leaders and health professionals with those of local residents, and study of cause-effect chain, it was obvious that with the transfer of Tehran-Tabriz railway, the major problems of this area will decrease. On the basis of this we arranged a meeting and invited officials from the municipality and railway organization to convey problems.
Conclusion: The findings indicated that it is possible to disseminate community-based investigations to improve public's health.
Health, Problem solving, Railway, 17th district of municipality of Tehran
سلامت, حل مساله, راه آهن, منطقه 17 شهرداری تهران
193
199
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-780&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Jahangiri K
کتایون جهانگیری
00319475328460010303
00319475328460010303
Yes
Fatapour M
محسن فتاپور
00319475328460010304
00319475328460010304
No
Holakouie Naieni K
کوروش هلاکویی نایینی
00319475328460010305
00319475328460010305
No
Azin A
سیدعلی آذین
00319475328460010306
00319475328460010306
No
Samavat T
طاهره سموات
00319475328460010307
00319475328460010307
No
Nikfar Sh
شکوفه نیکفر
00319475328460010308
00319475328460010308
No
Shahgholi E
الهام شاهقلی
00319475328460010309
00319475328460010309
No
Maftoon F
فرزانه
مفتون
00319475328460010310
00319475328460010310
No
fa
طراحی و پیاده سازی آزمایشی دستورالعمل ثبت داده های بیماران آسیب دیده در مجتمع حضرت رسول اکرم (ص) تهران
Design and pilot testing of "data registry protocol" for injured patients in Rasoul Akram Hospital, Tehran, Iran
باتوجه به اهمیت ثبت داده ها بعنوان یکی از زیرساخت های سامانه مراقبت از بیماران آسیب دیده، پژوهش حاضر با هدف طراحی و پیاده سازی آزمایشی و امکان سنجی ثبت داده های ویژه بیماران آسیب دیده در مجتمع حضرت رسول اکرم (ص) تهران انجام گرفت. پژوهش از نوع مداخله ای و بخشی از طرح «پیاده سازی سامانه مراقبت از آسیب دیدگان در مجتمع حضرت رسول اکرم (ص)» بود. پس از تهیه فهرست «حداقل داده های ضروری»، طراحی دستورالعمل ثبت داده ها و دستیابی به توافق نهایی در مورد فرآیند ثبت داده ها (از طریق سازوکار دلفی)، شاخص هایی برای ارزیابی پوشش و کیفیت ثبت داده ها تعیین گردید. روند تغییرات شاخص ها، از طریق ارزیابی ثبت داده ها در 2003 مراجعه کننده آسیب دیده اورژانس مجتمع (در فاصله ابتدای مرداد ماه 1382 تا انتهای اردیبهشت ماه 1383)، با استفاده از آزمون های آماری بررسی شد. ارزیابی شاخص های پیاده سازی دستورالعمل ثبت داده ها، نشان دهنده روند فزاینده پوشش کمی ثبت داده ها در مراجعان آسیب دیده بود (شیب معادل 0.03 و P<0.001). همچنین متوسط «درصد موارد تکمیل نشده (خالی) داده ها در فرم ها» بعنوان شاخص اصلی کیفیت ثبت داده ها در طول 10 ماهه اجرای پژوهش کاهش معنی داری یافت (شیب معادل 0.02- و P<0.001). این پژوهش، امکان پذیر بودن ثبت داده ها (با هدف تامین نیازهای بالینی و مدیریتی و فراهم آوردن زمینه ای برای پژوهش در این حیطه) را با استفاده از نیروهای موجود مجتمع نشان داد. بنظر می رسد کلیه فرآیندهای مربوط به «ثبت داده های بیماران آسیب دیده» در وظایف کارکنان پرستاری قابل ادغام است.
Objective(s): To design and pilot "data registry protocol for injured patients" in Rasoul Akram Hospital
(RAH).
Methods: As part of the implementation of the "Trauma Care System Project", an interventional and case study was carried out in RAH in Tehran, Iran. After preparation of "essential data set", designing of "data registry protocol", six indices were devised for monitoring of coverage and quality of the registration. The trends for change in these indices were determined by assessment of 2003 injured clients who were registered during July 2003 to May 2004.
Results: The coverage index showed an upward trend (slope=0.03, P<0.001). The average "percent of data field defects" as the main indicator of quality showed a significant decreasing trend (slope= -0.02, P<0.001).
Conclusion: This research illustrates that "data registration" with the current staff in RAH is feasible. It seems that the "data registration" could be integrated into the routine duties of nurses.
Injuries, Data registry, Feasibility testing
آسیب ها, ثبت داده ها, امکان سنجی
201
210
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-781&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Moradi Lakeh M
مازیار مرادی لاکه
00319475328460010297
00319475328460010297
Yes
Jamali A
اختر جمالی
00319475328460010298
00319475328460010298
No
Setayesh A
علی ستایش
00319475328460010299
00319475328460010299
No
Saeidi H
حسین سعیدی
00319475328460010300
00319475328460010300
No
Mir Samadi M.M
میرمنصور میرصمدی
00319475328460010301
00319475328460010301
No
Hatamabadi R
رضا حاتم آبادی
00319475328460010302
00319475328460010302
No
fa
ارزیابی نیازهای اساسی اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در مجتمع آموزشی-درمانی حضرت رسول اکرم (ص)، دانشگاه علوم پزشکی ایران
An evaluation of the basic requirements for the implementation of Total Quality Management at Rasoul Akram Hospital, Tehran, Iran
باتوجه به روند رو به رشد پیاده سازی مدیریت کیفیت فراگیر (Total quality management: TQM) در بیمارستان های کشور، انجام ارزیابی در راستای تعیین میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده ضروری به نظر می رسد. به این منظور، پژوهشی با هدف ارزیابی نیازهای اساسی اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص)، با حضور سرپرستان واحدهای مختلف بیمارستان مذکور انجام پذیرفت. بررسی انجام شده نشان می دهد که از دیدگاه سرپرستان، در اجرای TQM، میزان 67% تعهد رهبری وجود داشته است. همچنین 59% ساختار مناسب برای پیاده سازی TQM ایجاد شده است. بمیزان 63% به مشتری توجه شده و میزان مشارکت کارکنان در اجرای TQM، میزان 56% بوده است. بمیزان 61% ارتباطات سازمانی مناسب برای پیاده سازی TQM ایجاد شده و در این رابطه میزان 58% توسعه منابع انسانی صورت گرفته است و در نهایت در حد 53% فرهنگ سازی صورت گرفته و به اندازه 56% به کار تیمی توجه شده است. در مجموع، بیمارستان مورد پژوهش، نیازمند تقویت هرکدام از نیازهای اساسی اجرای TQM بویژه فرهنگ سازی، کار تیمی، مشارکت کارکنان، توسعه منابع انسانی و ساختار سازمانی است.
Objective(s): To determine requirements for implementation of a total quality management system at Rasoul Akram Hospital.
Methods: This cross-sectional study was conducted in 2003. All the supervisors (n=52) in different departments were included in the study. A 75-item questionnaire was used to gather data regarding leadership commitment, total quality management structure, consumer orientation, employee participation, communication, manpower involvement, organizational culture and teamwork. Data analysis was carried out using descriptive statistical procedures.
Results: 67% and 59% of the respondents confirmed leadership commitment and total quality management structure respectively. Consumer orientation, employee participation, communication, manpower development, organizational culture, and teamwork (as viewed by supervisors) were implemented at levels of63%, 56%, 61%, 58% and 53%, 56% levels respectively.
Conclusion: It seems that the hospital needs to improve with regard to all these requirements, particularly organizational culture, teamwork, employee participation, manpower development, and total quality management structure.
Evaluation, Total Quality Management
ارزیابی, مدیریت کیفیت فراگیر, بیمارستان
211
217
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-782&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Delgoshaei B
بهرام دلگشایی
00319475328460010294
00319475328460010294
Yes
Maleki M.R
محمدرضا ملکی
00319475328460010295
00319475328460010295
No
Dehnavieh R
رضا دهنویه
00319475328460010296
00319475328460010296
No
fa
فراوانی بیماری های مزمن شایع و برخی از خصوصیات سالمندی همراه با ناتوانی در سالمندان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر تهران و عوامل موثر بر آن
Chronic diseases and senile changes in the elderly population, Tehran, Iran
هدف از انجام این بررسی تعیین فراوانی بیماری های مزمن شایع و بعضی از خصوصیات سالمندی همراه با ناتوانی در سالمندان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر تهران و ارتباط آن با عواملی از قبیل سن، جنس، وضعیت تاهل، میزان سواد، شغل و کشیدن سیگار بود. نوع بررسی مقطعی بوده و نمونه گیری بصورت آسان انجام شد. طی این بررسی، ویژگی های فردی و خصوصیات سالمندی همراه با ناتوانی از طریق مصاحبه بدست آمد و اطلاعات مربوط به بیماری های مزمن شایع از کارت کامپیوتری سالمندان استخراج گردید. نمونه مورد بررسی شامل 193 مرد (30%) و 452 زن (70%) بود. میانگین سن افراد 74 سال با انحراف معیار 7 سال بود. 80% سالمندان حداقل مبتلا به یک بیماری مزمن بودند. 37.2% بیماری قلبی مزمن، 41.5% پرفشاری خون، 15.6% دیابت، 45.89% بیماری اولسر، 21.5% چربی خون بالا، 10.8% آسم و 79.2% آرتروز، 44.19% سابقه عمل کاتاراکت و 30.23% سابقه عمل گلوکوم داشتند. 42.64% سیگاری بودند و 75.81% از عینک، 34.72% از سمعک، 30.23% از اندام مصنوعی و 67.44% از وسایل کمکی حرکتی استفاده می کردند و فقط 5.4% دندان مصنوعی نداشتند. 79.22% از سالمندان به طور مزمن از دارو استفاده می کردند و میانگین مدت مصرف دارو 16 سال بود. وجود بیماری مزمن شایع با سن و وضعیت تاهل ارتباط آماری معنی دار داشت (P<0.005)، اما بین خصوصیات سالمندی همراه با ناتوانی و ویژگی های سالمندان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. همچنین رابطه معنی دار آماری بین وجود بیماری مزمن شایع و جنس، سواد، شغل و سیگار کشیدن بدست نیامد.
Objective(s): To determine prevalence rates and risk factors for some common chronic diseases and senile changes leading to disability in pensioners of Imam Khomeini Relief Committee in Tehran between September 2002 and September 2003.
Methods: This was a cross-sectional study. Data on demographic characteristics and senile features were collected by interviews. Data on history of chronic diseases were collected from individual computerized data cards.
Results: There were 193 male (30%) and 452 female (70%). 80% of our elderly subjects had at least one chronic disease. The most common chronic condition was osteoarthritis (79.2%). 79.22% of population were taking drugs on a long-term basis. Only 2 persons didn't show any changes associated with disability. The presence of chronic diseases in the elderly was significantly related to age and marital status (P< 0.001).
Conciusion: Chronic diseases and senne changes associated with disability were very common among
the study population. Younger age and marital status are significant preventive factors for chronic diseases. Our results need to be confirmed by other nationwide studies.
Elderly, Risk factor, chronic disease, Disability
سالمند, بیماری مزمن, ناتوانی, عامل خطر
219
225
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-783&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Tootoonchi P
پریچهر توتونچی
00319475328460010293
00319475328460010293
Yes
fa
الگوهای مناسب نیازسنجی برای سنجش نیازهای سازمانی کارکنان شاغل در شبکه های بهداشتی و درمانی استان اصفهان
Needs assessment methods for organizational needs of Isfahan
Province health network personnel
امروزه آموزش و بهسازی منابع انسانی بعنوان یکی از استراتژی های اصلی دستیابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط متغیر قلمداد می شود و از اینرو جایگاه و اهمیت راهبردی آن در بقا و توسعه سازمانی نمایان شده است. بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی بوده و نیازسنجی اولین اقدام در برنامه ریزی محسوب می شود. این مطالعه بمنظور بررسی ویژگی های یک الگوی نیازسنجی مطلوب و نیز مناسبترین شرایط اجرایی، زمانی، مکانی و کاربردی ترین الگو های نیازسنجی در سیستم بهداشت و درمان انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-پیمایشی است و در آن 80 نفر که شامل 40 نفر مدیران و معاونان شبکه ها و 40 نفر کارشناسان ستادی و بهداشتی شبکه های بهداشتی و درمانی در سطح استان اصفهان بصورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای که روایی آن با روش روایی محتوا و پایایی آن با روش آزمون مجدد تایید شده بود جمع آوری گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و با روش های آماری بصورت توزیع فراوانی و انجام آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که برای نیازسنجی نیازهای سازمانی کارکنان، الگوهایی مناسب هستند که دارای ویژگی های زیر باشند: مفهوم نیاز را بعنوان برداشت ترکیبی و نیز بعنوان فاصله بین وضع موجود و مطلوب بسنجد، منابع تعیین نیاز، کارکنان شاغل در شبکه و آرمان ها و اهداف سیستم باشد، از ابزارهایی نظیر پرسشنامه و مشاهده مستقیم استفاده شود، شناسایی نیازها در سطح منطقه و در سطح شغل و ملاک تعیین الگو، میزان مشارکت کارکنان باشد، مناسب ترین شرایط زمانی نیازسنجی در چند مرحله و مناسبترین شرایط مکانی تجمع نمایندگان کارکنان در یک مکان خاص باشد، مناسبترین شرایط اجرایی، تجمع نمایندگان در یک مکان خاص و تکنیک دلفی و کاربردی ترین الگو، الگوهای ترکیبی و الگوهای هدف-محور باشد. نیازسنجی آموزشی اساسی ترین گام در برنامه ریزی آموزشی سیستم بهداشت و درمان و آموزش پزشکی است و تعیین نیازها براساس الگوها و تکنیک های دقیق، می تواند اثربخشی و کارایی برنامه ریزی این سیستم را افزایش دهد.
Objective(s): To investigate the characteristics of an appropriate need assessment model and also to determine the most applicable need assessment models according to the viewpoints of health directors and experts in Isfahan University of Medical Sciences and Health Services.
Methods: In this descriptive-qualitative research 40 health directors and their assistants and 40 staff
experts of health and Therapeutic Network in Isfahan were studied .The data were collected through a questionnaire whose validity was confirmed by content validity and its reliability by test-retest. Then the data were analyzed by SPSS software using frequency distribution and ch2 test.
Results: The proper patterns for need assessment of the staff organization needs have the following characteristic: They define need as the distance between the existing and the desired situations, consider appointment, employees and goals as need assessment sources, use questionnaire and direct observation as need assessment tools, recognize need in district level and job, consider the participation rate of employees as the criterion for determination of the model, apply need assessment timing in several steps, gather people representatives at special places as the most suitable location, use Delphi methods as the most suitable executive method, apply compositional patterns and purpose axis patterns as the most applicable models.
Conclusion: Educational need assessment is the first and most steps in educational planning in medical education and health system. Determining the needs based on precise patterns and techniques can increase the effectiveness and quality of planning in this system.
Organizational needs, Need assessment methods
نیاز, نیازهای سازمانی, الگوهای نیازسنجی, سیستم بهداشت و درمان
227
235
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-784&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Yarmohamadian M.H
محمدحسین یارمحمدیان
00319475328460010290
00319475328460010290
Yes
Bahrami S
سوسن بهرامی
00319475328460010291
00319475328460010291
No
Foroughi abri A.A
احمدعلی فروغی ابری
00319475328460010292
00319475328460010292
No
fa
فراوانی موارد HBsAg مثبت در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهر اهواز
A survey of the frequency of HBsAg+ status in pregnant women attending health centers in Ahwaz
عفونت با ویروس هپاتیت B یک مشکل مهم بهداشتی در تمام نقاط دنیا بشمار می رود و ارتباط آن با طب زنان و زایمان، بعلت خطر بالای انتقال عمودی عفونت از مادر به جنین یا نوزاد، احتمالا بالای مزمن شدن بیماری در نوزادان و امکان بالقوه پیشگیری از عفونت در نوزاد از طریق بکارگیری ایمونوگلوبولین و واکسن هپاتیت B می باشد. شایعترین علت زردی در بارداری هپاتیت ویروسی است. مطالعات نشان داده اند که احتمال زایمان پره ترم بدنبال هپاتیت حاد در سه ماه سوم افزایش می یابد و همچنین بدنبال این بیماری در 90% شیرخوارانی که در دوره پره ناتال آلوده شده اند، 50% کودکان و نیز 1 تا 10% بالغین، حالت ناقل مزمن ایجاد می شود. بر این اساس پژوهش حاضر بصورت یک مطالعه مقطعی-تحلیلی جهت تعیین فراوانی موارد HBsAg به روش تصادفی ساده بر روی 120 خانم باردار که از تاریخ فروردین ماه سال 1377 لغایت دی ماه سال 1377 به مراکز بهداشتی-درمانی شهر اهواز مراجعه کرده بودند، انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه، تکمیل پرسشنامه و بررسی پاسخ آزمایشات بوده است. نتایج مطالعه نشان داد که 2 نفر از 120 نمونه مورد مطالعه HBsAg مثبت بودند (1.7%) و HBeAg در هیچکدام از این دو مورد یافت نشد. هپاتیت ویروسی یکی از 5 عامل عفونی مرگ زودرس انسانی در سطح جهان می باشد. این یافته ها و نیز مطالعات انجام شده در زمینه شیوع بالای ناقلین مزمن هپاتیت B و نیز انتقال عفونت از مادر ناقل به نوزاد، نیاز به انجام غربالگری رایج در تمام زنان باردار از نظر HBsAg را مورد حمایت قرار می دهد.
Objective(s): To estimate a frequency of HBsAg prevalence by a simple sampling method on 120 pregnant women attending health centers in Ahwaz city between March and December 1998.
Methods: The data were collected through a questionnaire and interviews (as a supplementary tool) accompanied
with laboratories results.
Results: The results showed that 2 out of 120 specimens were HBsAg positive with no evidence of HBe Ag.
Conclusion: The high prevalence of chronic Hepatitis B carriers, support a generalized screening of all pregnant women for HBsAg.
HBsAg (Hepatitis B Antigen), HBeAg, Pregnant women, Ahwaz
HBsAg, بارداری, اهواز
237
243
http://payeshjournal.ir/browse.php?a_code=A-10-10-785&slc_lang=fa&sid=1
2018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/282018/11/28
1397/9/7
Mohammad jaffari R
راضیه محمد جعفری
00319475328460010286
00319475328460010286
Yes
Saadati N
نسرین سعادتی
00319475328460010287
00319475328460010287
No
Vaziri Esfarjani Sh
شهلا وزیری اسفرجانی
00319475328460010288
00319475328460010288
No
Soorani Yan-Cheshmeh A
اشرف سورانی یان چشمه
00319475328460010289
00319475328460010289
No