RT - Journal Article T1 - JF - payeshj YR - 2019 JO - payeshj VO - 18 IS - 4 UR - http://payeshjournal.ir/article-1-1106-fa.html SP - 415 EP - 417 AB - سردبیر محترم تحلیل سیاست یک عبارت عمومی است که به طیفی از تکنیک­ها و ابزارهای مورداستفاده برای توصیف (آنچه که دولت انجام می­دهد یا انجام نمی­دهد)، علت­ یابی (علل یا تعیین­ کننده ­های سیاست­های مختلف؛) و عارضه­ یابی (پیامدها و اثرات ناشی از سیاست؛ ارزشیابی سیاست) آن چه که دولت انجام می­دهد یا در پی انجام آن است، اطلاق می­شود. ولی علیرغم اهمیت روزافزون آن هنوز به عنوان یک حوزه مطالعاتی منسجم و یکپارچه شناخته نمی­شود [2، 1]. در میان مکاتب نظری موجود، رویکری که کمتر موردتوجه محققین و سیاست­ پژوهان کشورهای درحال­ توسعه­ از جمله ایران قرار گرفته، رویکردی است که به صورت گذشته­ نگر به بررسی چرایی و چگونگی شکل­گیری تغییرات سیاست‌ها فارغ از نقد یا تحلیل محتوا، پیامدها یا نتایج آن­ها می­پردازد. اینکه تغییرات چگونه و از چه مسیری به وقوع می­ پیوندد، ایده تغییرات از کجا می­ آید، چرا و چگونه سیاستگذاران اهداف سیاست موردنظر را تعیین می­کنند، چگونه روی اولویت­ های سلامتی تصمیم­ گیری می­شود، چه اقداماتی، چگونه و توسط چه کسانی صورت می­گیرد و اینکه چگونه درک حاصل از رویدادهای به وقوع پیوسته از سوی بازیگران و شرایط کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر سیاستگذاری و پیامدهای آن تاثیر می­گذارد، مستلزم شناخت کافی از سیاستگذاری در حوزه سلامت و مجموعه عوامل تاثیرگذار بر آن است. در واقع این رویکرد تحلیلی حلقه مفقوده­ای است که می­تواند پژوهشگران این حوزه مطالعاتی را در درک پیچیدگی­­های سیاستگذاری­ و ماهیت سیاسی آن یاری داده و بواسطه فراهم کردن امکان مداخله اثربخش بازیگران در طول فرآیند، زمینه تدوین سیاست­های اثربخش­تر و اجرای موفق­ تر را ایجاد کند [3]. در پاسخ به این سوالات، به دنبال فراخوان جهانی مبنی بر استفاده از این رویکرد جدید از تحلیل در حوزه سلامت کشورهای درحال توسعه­ در اوایل دهه ۹۰ میلادی، شاهد استفاده متنوع اما سطحی و کم‌عمق از نظریه­ های موجود برای توصیف و تبیین تغییرات سیاستی در کشورهای درحال توسعه بوده­ ایم. اما از انجایی که سیاستگذاری سلامت در این کشورها با سیاستگذاری در کشورهای توسع ه­یافته به لحاظ ساختارهای نهادی، بازیگران و زمینه سیاستگذاری تفاوت­ های قابل­ ملاحظه­ ای دارند، مدل­ ها و نظریه­ های موجود ممکن است به طور کامل تبیین ­کننده تغییرات سیاست در نظام سلامت این کشورها نباشد. این در حالی است که امروزه این کشورها به دلیل پیچیده‌‌تر شدن فضای سیاستگذاری سلامت بیش از گذشته نیازمند نظریه‌‌های عمیق‌تر هستند. نظریه‌‌هایی که بتواند ضمن کمک به روشن شدن روابط علت و معلول میان متغیرهای تاثیرگذار، تفسیر بهتری از عالم سیاستگذاری و پارادایم فکری حاکم بر آن ارائه نماید. از اینرو این کشورها کماکان برای توسعه این رویکرد تحلیلی و تبیین تغییرات پیچیده این حوزه که می‌تواند پیش‌زمینه طراحی‌ سیاست‌های آتی را فراهم نماید، به تولید یا توسعه تئوری­ها و مد­ل­هایی قوی­تر متناسب با شرایط حاکم بر فضای سیاسی خاص خود نیاز دارند [5، 4] ... LA eng UL http://payeshjournal.ir/article-1-1106-fa.html M3 ER -