پایش
شنبه 23 فروردین 1404
OPEN ACCESS

جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای مهاجرت

محمد خمرنیا، حسین ابریشمی، اسحق برفر، فاطمه کوکبی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: عوامل متعددی منجر به مهاجرت بیماران به سایر شهرهای دارای مراکز درمانی بزرگ و با کیفیت بالاتر، جهت دریافت خدمات تشخیصی و درمانی می‌گردد. هدف این مطالعه یافتن علل مهاجرت بیماران از استان سیستان و بلوچستان به شهر مشهد بود.
مواد و روش کار: مطالعه حاضر از نوع کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی در سال ۱۳۹۹ انجام گردید. تعداد کل بیماران استان سیستان و بلوچستان که در بیمارستان های دولتی شهر مشهد بستری بودند ۲۰۶۳ نفر بود. تعداد نمونه جهت ورود به مطالعه با کمک فرمول کوکران، ۳۵۰ نفر برآورد شد. جهت جمع آوری داده های مرتبط با فراوانی و عوامل دموگرافیک بیماران مهاجرت کننده از چک لیست استاندارد استفاده گردید. همچنین با استفاده از پرسشنامه استاندارد ۳۷ سئوالی داده های مرتبط با مهاجرت بیماران در پنج بعد (ویژگی های بیمارستان، کارکنان، خدمات ارائه شده، امکانات و تسهیلات و ویژگی های شخصی) جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از نرم‌افزار spss۲۳ و آزمونهای آماریT-test, One-way ANOVA, Mann-Whitney تحلیل شدند.
یافته‌ها: بیشترین بیماری در بین مهاجرین بیماری‌های اطفال با ۳۵ درصد بود. مهمترین عوامل مهاجرت از دید بیماران مربوط به کیفیت خدمات ارائه‌شده با میانگین (۰/۲۹±)۴/۷ و عوامل مرتبط با کارکنان با میانگین ( ۰/۴۵±) ۴/۲ بود.
نتیجه‌گیری: مهمترین عوامل مهاجرت بیماران به بیمارستان های کلانشهر مشهد، کیفیت ارائه خدمات درمانی و کارکنان بیمارستان هستند. توجه به ارتقا کیفیت خدمات درمانی و ایجاد انگیزه و تعهد در کارکنان بیمارستان و روحیه احترام به بیماران می­تواند از مهاجرت های بی مورد بیماران به دیگر مناطق جلوگیری کند.

علیرضا حیدری، مریم شاه بهرامی، فریده کوچک، زهرا خطیرنامنی،
دوره 22، شماره 3 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: پرستاران، گروه اصلی ارائه‌دهنده مراقبت در مؤسسات بهداشتی و درمانی محسوب می‌شوند. مهاجرت پرستاران نگران‌کننده است و در سال‌های اخیر به نقطه هشدار رسیده است. این مطالعه، با هدف تعیین تمایل به مهاجرت پرستاران و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی در بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد.
مواد و روش کار: این مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان‌های آموزشی درمانی شهرستان گرگان در سال ۱۴۰۱ بودند. ۵۰۳ پرستار، پس از نمونه‌گیری به روش طبقه‌ای تصادفی وارد مطالعه شدند. داده‌ها به وسیله پرسش‌نامه‌ تمایل به مهاجرت چوب بستی و پرسشنامه سرمایه اجتماعی پاتنام جمع‌آوری شدند. داده‌ها با کمک روش‌های آمار توصیفی و استنباطی، در نرم افزار SPSS-۲۴  و سطح معناداری ۰/۰۵ تحلیل شد.
یافته‌ها: نمره کلی پرسشنامه تمایل به مهاجرت در سطحی نسبتا بالاتر از حد متوسط بود. بیشترین تاثیرگذاری بر تمایل به مهاجرت از دیدگاه پرستاران بترتیب مربوط به ابعاد عوامل کششی یا جاذبه مبدا، عوامل رانشی یا دافعه مبدا، عوامل کششی یا جاذبه مقصد و در آخر مربوط به بعد تمایل به مهاجرت بود. نمره کلی سرمایه اجتماعی در حد متوسط بود. نمره کلی تمایل به مهاجرت و تمامی ابعاد آن ارتباط معکوس و معناداری با نمره کلی سرمایه اجتماعی و ابعاد آن داشتند، به طوری که، هرچه سرمایه اجتماعی و همچنین ابعاد آن کاهش می‌یابد، تمایل به مهاجرت و ابعاد آن افزایش خواهد یافت.
نتیجه‌گیری: با کاهش میزان سرمایه اجتماعی در پرستاران، تمایل به مهاجرت در آنها افزایش خواهد یافت. بدین ترتیب، میتوان با افزایش اعتماد اجتماعی، نهادی از طریق عملکرد مناسب و برطرف کردن مسایل ساختاری (نظیر بیکاری، مفاسد مالی و اقتصادی و غیره)، تمایل به مهاجرت خارج از کشور را کاهش داد.

فاطمه اخلاقی، شاداب شاه علی، فاطمه حسینی،
دوره 23، شماره 3 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: مهاجرت یکی از عوامل تاثیرگذار بر سلامت جنسی افراد است و وضعیت سلامت جنسی مهاجران می‌تواند بر جامعه مقصد تاثیر بگذارد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه عوامل مرتبط با کیفیت زندگی جنسی زنان مهاجر افغانستانی ساکن استان تهران با زنان ایرانی انجام شد.
مواد و روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی تحلیلی مقایسه ای بود که از مردادماه سال ۱۴۰۰تا اسفند۱۴۰۱ در مراکز بهداشتی پردیس، پاکدشت و شهر ری با روش نمونه گیری غیر تصادفی از نوع آسان و در دسترس بر روی ۲۱۸ زن ایرانی و ۲۱۸ زن مهاجر افغانستانی که معیار ورود به مطالعه را داشتند، انجام شد و پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی زنان و مشخصات فردی و تاریخچه باروری و  قاعدگی و استفاده از روش‌های مدرن جلوگیری از بارداری و دفعات رابطه زناشویی با همسر در هفته تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها، شاخص‌های میانگین و انحراف معیار و برای بررسی عوامل مؤثر بر نمره کیفیت زندگی جنسی از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که میانگین نمره کل کیفیت زندگی جنسی در گروه زنان ایرانی ۸۹/۵۷ (۱۷/۳۴) و زنان مهاجر افغانستانی۸۱/۴۰ (۱۸/۷۹) است که باهم اختلاف معنی دار اماری داشتند. سن، شغل و روش جلوگیری از بارداری تاثیر معکوس و معنی دار و تحصیلات، شغل همسر و تعداد دفعات رابطه زناشویی در هفته تاثیر مستقیم معنی دار بر کیفیت زندگی جنسی زنان مهاجر افغان داشت و شغل همسر، روش جلوگیری از بارداری و تعداد دفعات رابطه زناشویی در هفته تاثیر مستقیم معنادار بر کیفیت زندگی جنسی زنان ایرانی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش، کیفیت زندگی جنسی زنان ایرانی نسبت به زنان مهاجر افغانستانی بهتر بود و زنان ایرانی کیفیت زندگی جنسی بالاتری را نسبت به زنان مهاجر افغان کسب کرده بودند. به نظر می‌رسد این تفاوت‌ها به علت حاشیه نشینی و تحصیلات پایین‌تر و تفاوت‌های فرهنگی بین زنان ایرانی و  زنان مهاجر افغانستانی باشد. لذا پیشنهاد می‌شود مراکز بهداشتی درمانی ارائه خدمات ارتقا دهنده سلامت جنسی به زنان مهاجر را در  دسترس ایشان قرار دهند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایش می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق