19 نتیجه برای مرگ
بهمن نیکپور، حمیدرضا بهرامی طاقانکی،
دوره 2، شماره 2 - ( 1-1382 )
چکیده
هدف از این مطالعه شناخت تاثیر کیفیت مراقبت های مادران در دوران بارداری و شیرخواران، در مرگ کودکان زیر یکسال در شهرستان بجنورد و ارایه راهکارهایی مناسب جهت بالا بردن کیفیت مراقبت ها و در نهایت کاهش مرگ شیرخواران بود. مطالعه به صورت مورد شاهدی (Case-control) در کودکان زیر یک سالی که از سه سال قبل از مطالعه ساکن بجنورد بودند انجام گرفت. مجموعا 150 کودک زیر یکسال در طی سال 1379 (79/1/1 تا 80/1/1) در منطقه فوت نمودند که به عنوان مورد و در مقابل 450 کودک به عنوان شاهد انتخاب شدند. داده ها نیز از طریق پرسشنامه، مصاحبه با والدین، مراجعه به پرونده های بهداشتی مراکز بهداشتی-درمانی، اطلاعات موجود در ادارات ثبت احوال شهرستان، زایشگاه و تسهیلات زایمانی جمع آوری گردید. نتایج حاصله نشان داد که در مورد کیفیت مراقبت دوران بارداری نه تنها هر کدام از فاکتورها (جدول شماره 3) به تنهایی بلکه مجموع فاکتورهای خدماتی به طور معنی دار در کل شهرستان با مرگ کودکان ارتباط داشتند (P=0.000). از طرف دیگر در مورد کیفیت مراقبت از شیرخواران، هر یک از خدمات به تنهایی و نیز در مجموع ارتباط معنی داری با مرگ شیرخوار در سال اول تولد داشتند (P=0.0001). با توجه به مطالب ذکر شده می توان چنین نتیجه گرفت که وجود این مشکل ضرورت پایش خدمات و ارزشیابی آن را در منطقه ایجاب می کند.
محمدحسین فروزان فر، کاظم محمد، سیدرضا مجدزاده، رضا ملک زاده، فرید ابوالحسنی، محسن نقوی،
دوره 4، شماره 3 - ( 4-1384 )
چکیده
.
فرید ابوالحسنی، مریم خیامزاده، مازیار مرادی لاکه، اختر جمالی، رضا سلمانیان، محسن نقوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 3-1386 )
چکیده
سیاستگذاران و مدیران هر جامعه برای ایجاد سلامت و توزیع برابر آن در بین مردم، نیاز به شاخصهایی دارند که بتواند بار (Burden) ناشی از بیماریها و آسیبها را در جامعه به گونهای ملموس برای آنها بیان نماید. واحد (DALYs (Disability Adjusted Life Years، دارای این ویژگی است. مجموع عمر از دست رفته در نتیجه مرگ زودرس، به علاوه زمان سپری شده توأم با ناتوانی و معلولیت، در بار بیماریها یا DALYs به صورت کمی شده و برای هر بیماری و آسیب نشان داده میشود.
سرطان پستان، شایعترین سرطان در زنان و شایعترین علت مرگ و میر زنان 44-40 ساله محسوب میشود. به همین علت محاسبه بار ایجاد شده توسط آن و تعیین سهم این بار از کل بار ایجاد شده توسط مجموعه سرطانها در ایران، برنامهریزان را قادر میسازد که منابع را به نحو متناسبی توزیع نموده و بتوانند میزان پیشرفت برنامههای مبارزه را به صورت علمی و مؤثر ارزیابی کنند. در همین راستا مطالعه بزرگی با عنوان «محاسبه بار بیماریها و آسیبها و عوامل خطر آنها» از سال 1382 در معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی آغاز شد و این پژوهش بخشی از مطالعه مزبور است. در این طرح، روش کار خاصی برای مدلسازی سرطانها در جمعیت، در نظر گرفته شد و نرمافزار ویژهای نیز برای این کار طراحی گردید. در این مطالعه: 1- بار سرطان پستان در هر هزار نفر جمعیت در ایران در زنان، 0.62 DALYs به دست آمد. بار سرطان در زنان ایرانی نسبت به منطقه مدیترانه شرقی ( 1.1DALYs/1000) و کل جهان ( 1.99DALYs/1000) پایینتر بود. 2- پیک سنی بار این سرطان در زنان ایرانی درگروههای سنی 59-45 و بالای 80 سال بود. 3- سالهای از دست رفته به علت مرگ زودرس یا ناتوانی به ازای هزار نفر (DALYs/1000) در گروههای سنی 59-45، 69-60 و 79-70 سال در زنان ایرانی کمتر از موارد مشابه در منطقه مدیترانه شرقی و همچنین جهان است.
دکتر علیرضا ابدی، دکتر کاظم محمد، فاطمه اسلمی، دکتر حمید علوی مجد، ناصر بهنام پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 10-1387 )
چکیده
اطلاعات مربوط به تعداد موارد فوت و علل مربوط به آنها، از پایهایترین اطلاعات مورد نیاز برای تشخیص وضعیت سلامت جامعه و مقابله با عوامل مخاطره به شمار میآید. از آنجا که این نوع اطلاع همیشه با مشکل کم شماری (Undercount) مواجه است، انجام مطالعات مختلف برای برآورد کم شماری مرگ و میر ضروری است. هدف از این مطالعه استفاده از روشهای مختلف گیر و بازگیر برای برآورد میزان کم شماری در داده های مرگ و میر شهر گرگان و به دست آوردن ضرایب تصحیحی برای برآورد کم شماری مرگ و میر کشور است.
برای برآورد کم شماری مرگ و میر در جامعه، از چند روش میتوان استفاده کرد که برآوردگرهای پترسن، چپمن ،مدلهای مختلف لگ خطی و روش پوشش نمونهای از جمله آنها هستند. در این مقاله، با به کار گیری این روشها، از اطلاعات مرگ و میر اداره آمار و معاونت بهداشت وزارت بهداشت درمان، آموزش پزشکی و سازمان ثبت احوال کشور برای برآورد کم شماری مرگ و میر شهر گرگان استفاده شد.
برای دادههای مرگ و میر شهر گرگان نسبت به سه فهرست ادغام شده میزان کم شماری مرگ و میر، بر مبنای روشهای پترسن، چپمن و لگاریتم خطی، میزان 3/16 درصد و بر پایه روش پوشش نمونهای، 3/18 درصد برآورد گردید.
با تعمیم نتایج حاصله به کل کشورو برآورد میزان کم شماری مرگ و میر نسبت به اطلاعات اداره آمار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، میزان مرگ و میر خام با روش لگ خطی، 57/5 در هزار و با روش پوشش نمونهای7/5 در هزار برآورد میشود.
نتایج حاصل از برآورد میزان خام مرگ و میر کشور با برآوردهایی که مراجع رسمی آماری کشور و سازمانهای بینالمللی از میزان مرگ و میر خام ایران ارائه دادهاند، همخوانی دارند.
نرگس واسعی، نصرت الله بدوحی، ملیحه مولوی، کتایون جهانگیری، علیرضا بابایی،
دوره 8، شماره 3 - ( 4-1388 )
چکیده
سوختگي و ضايعات همراه آن از جمله مهمترين علل مرگ و مير و بيمارگونگي (موربيديتي) در ايران و جهان هستند. در سوختگي، شاخص درصد سوختگي كه منجر به مرگ ميشود (Lethal Area 50 LA50) بهتر از ميزان مرگ و مير، كيفيت احيا و مراقبتهاي پزشكي را بيان ميكند. منظور از LA50، درصدي از سوختگي سطح بدن است كه در 50 درصد از موارد، منجر به مرگ بيماران ميشود. در اين مطالعه، LA50 سالانه بيمارستان سوانح سوختگي شهيد مطهري مورد بررسي قرار گرفت. براي اين منظور، پرونده 1326 بيمار كه در فاصله مهر 1384 تا شهريور 1385 كه به اين مركز مراجعه كرده بودند، بررسي شد و فراواني سني، جنسي و نوع سوختگي و نيز ميانگين سني، توزيع جنسي سوختگي، درصد سوختگي، ميزان بقا و LA50 محاسبه شد و به كمك آزمونهاي آماري مورد تحليل قرار گرفت. يافتههاي پژوهش، حاكي از آنند كه ميانگين سني بيماران و ميزان مرگ و مير به ترتيب (18±) 6/27 سال و 8/28 درصد و سوختگي حرارتي، شايعترين نوع سوختگي بودند. با اثبات همبستگي ميزان مرگ و مير با درصد سطح سوختگي Pearson test, P<0.05, R square=0.756) LA50 برابر با 38/52 درصد تعيين شد. سوختگي حرارتي، كشندهترين نوع سوختگي است (77/52%=LA50). همچنين LA50 در زنان اندكي كمتر از مردان است. نتيجه اين است كه اگرچه LA50 و ميزان بقاي بيماران سوختگي در ايران بهبود يافتهاست، ولي همچنان از ارقام موجود در كشورهاي توسعه يافته كمتر است. اين امر ميتواند ناشي از ضعف آموزشهاي پيشگيرانه، كمبود نيروي انساتي و امكانات درماني، وجود مشكلات عديده در كنترل عفونت و درصد سوختگيهاي وسيع و عميق باشد.
سوسن رحیمی قصبه، سحرناز نجات، سیدرضا مجدزاده،
دوره 11، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
مرگ مادران يکي از مهمترين شاخصهاي توسعه جوامع به شمار ميرود. در کشور ايران نظام مراقبت مرگ مادري از سال 1380 آغاز به کار نموده است. در اين نظام مسيري که هر مادر تا زمان مرگ طي کرده است، کشف شده، عوامل قابل اجتناب شناسايي وبراي آنها مداخله طراحي و اجرا ميشود. اين مطالعه در دو بخش كمي و كيفي انجام شد:
در بخش کمي، نگرش 104 تن از کارکنان ستادي از طريق پرسشنامه و در بخش کيفي، نظرات 6 نفر از پژوهشگران و سياستگزاران در مورد نقاط ضعف اجراي نظام مراقبت مرگ مادري از طريق مصاحبه عميق مورد بررسي قرار گرفت.
نتايج بخش كمي نشان داد كه بيشترين درصد کارکنان در مورد هر 3 مرحله جمع آوري اطلاعات، طراحي مداخله و اجراي مداخله نگرش نسبتاً مطلوب داشتند. نامناسب بودن پرسش در مورد اطلاعات جمعيتي متوفي و خانوار و مشكل بودن جمع بندي آنها، عدم تفكيك مناسب ردههاي مختلف كادر درماني نيازمند به آموزش و نيز محل فوت (در مرحله جمع آوري اطلاعات)، برگزاري كميتهها به صورت تشريفاتي (در مرحله طراحي مداخله) و نيز عدم طراحي مداخلات يا عدم اجراي صحيح آنها (در مرحله اجراي مداخله) از موارد ضعف اشاره شده در بخش كيفي توسط پژوهشگران و سياست گزاران بود.
حامد زندیان، حسام قیاسوند، رامین نسیمی دوست،
دوره 11، شماره 6 - ( 9-1391 )
چکیده
برابري در دسترسي به خدمات سلامت از جمله اهداف مهم هر نظام سلامت است. برابري در خدمات بهداشتي ـ درماني مفهومي چند بعدي است و نيل به آن از چالشهاي پيش روي سياستگذاران حوزه سلامت است. از جمله ابعاد مهم برابري در سلامت بحث برابري در توزيع منابع اين بخش است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعيت توزيع منابع انساني و تخت بيمارستاني و نيز ارتباط آن با پيامدهاي سلامت شامل ميزان مرگ و مير مادران،کودکان زير يکسال و کودکان زير پنج سال انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع گذشتهنگرکاربردي بوده، و جامعه آن را کليه نيروي انساني بخش سلامت استان و نيز تختهاي بيمارستاني تشکيل ميدهد. آمار و اطلاعات لازمه از مرکز آمار ايران و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي کشور جمعآوري شده است. ميزان نابرابري با استفاده از رسم منحني لورنز و ضريب جيني به دست آمده است. مقادير ضريب جيني پزشکان عمومي در ابتداي دوره 0/54، و در انتهاي دوره 0/44، و براي پرستاران در ابتداي دوره 0/51، و در انتهاي دوره 0/4 بود. اين ميزان براي پزشکان متخصص 0/58 و در انتهاي دوره برابر با 0/52 و براي روانپزشکان به ترتيب برابر با 0/6 و 0/65 بود، و در نهايت در مورد داروسازان نيز اين مقادير به ترتيب معادل 0/62 و 0/65 بود. تخت بيمارستاني از ديگر منابع بخش سلامت استان است که ميزان ضريب جيني توزيع آن در ابتداي دوره 0/6 و در انتهاي دوره 0/59 بود. وضعيت توزيع منابع بهداشت و درمان در استان نامتوازن و نامتعادل بوده و طي دوره مورد مطالعه تغيير اندکي در جهت کاهش نابرابري توزيع منابع مشاهده شد. از طرف ديگر توزيع بيشتر منابع بخش سلامت استان با شاخص هاي ميزان مرگ و مير مادران،کودکان زير يکسال و زير پنج سال معنادار بوده است.
زهراسادات منظری، عیسی محمدی، عباس حیدری، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف، محمدجعفر مدبر عزیزی، ابراهیم خالقی،
دوره 11، شماره 6 - ( 9-1391 )
چکیده
مطالعات نشان دادهاند عواملي متعددي با توجه به زمينه اجتماعي، فرهنگي و سازماني در تصميم خانواده براي اهداي عضو مؤثرند. اين مطالعه با هدف کشف عوامل مؤثر در تصميم گيري خانوادههاي بيماران مرگ مغزي در اهداي عضو انجام گرديد. اين تحقيق يک مطالعه کيفي با تمرکز بر رويکرد تحليل محتوا است. فرايند جمع آوري دادهها مشتمل بر 38 مصاحبه غيرساختارمند و عميق با 14 خانواده رضايت داده و نيز 12 خانواده رضايت نداده به اهداي عضو همراه با يادداشتهاي عرصه است.
نمونه گيري به صورت هدفمند در مرکز مديريت پيوند دانشگاه علوم پزشکي مشهد از مهرماه 1388آغاز و تا مرحله اشباع ـ آذر 1389 ـ ادامه يافت. تحليل کيفي محتواي دادههاي مصاحبه و يادداشت در عرصه، منجر به استخراج شش مضمون گرديد که بيانگر ماهيت و ويژگيهاي عوامل مؤثر در تصميم خانوادههاي مرگ مغزي در اهدا يا عدم اهداي عضو شامل اين موارد بودند: پذيرش مرگ مغزي، آمادگي شناختي، کيفيت و زمان مواجهه، ميانجيهاي تصميم ساز، تعاملات خانوادگي و باورها و انگيزهها.
نتايج اين مطالعه نشان داد عوامل متعددي در اهداي عضو مؤثرند. کشف و تبيين اين عوامل به سياست گذاران و مديران براي برنامه ريزي و مداخلاتي در ارتباط با فرهنگ سازي و تسهيل در اهداي عضو کمک مينمايد. به علاوه توصيه ميشود تيم مراقبتي و درماني از درک خانواده نسبت به مفهوم مرگ مغزي و برگشت ناپذيري آن مطمئن شده و اطلاعات شفاف و کامل دراين رابطه به خانواده بدهند.
سعید آصفزاده، مهران علیجانزاده، مرجان نصیری اصل،
دوره 12، شماره 6 - ( 9-1392 )
چکیده
توسعه انساني درک پتانسيلهاي انساني است. اهداف توسعه هزاره در پي کاهش مرگ و مير مادران و افزايش سلامت آنها است. هدف از اين مطالعه آگاهي از رابطه شاخص توسعه انساني با مرگ و مير مادران بود. مطالعه حاضر به صورت توصيفي تطبيقي صورت گرفته و با استفاده از اطلاعات پايگاههاي اينترنتي توسعه انساني و سازمان بهداشت جهاني، دادههاي مربوط به 5 مقطع زماني 1990 ، 1995، 2000، 2005 ، 2010 مربوط به 135 کشور جمعآوري شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. ميانگين مرگ و مير مادران به ترتيب براي کشورهاي آسيايي، اروپايي، آفريقايي، آمريکايي و اقيانوسيه برابر با 202 ،23 ، 637 ، 134 و 12 (در100هزار تولد زنده ) بود. بيشترين ميزان شاخص توسعه انساني مربوط به قاره اقيانوسيه با مقدار 0/882 و کمترين آن مربوط به قاره آفريقا با مقدار 0/430 بود. همبستگي بين شاخص توسعه انساني و مرگ و مير مادران 0/879 – و به ترتيب ميزان همبستگي مرگ و مير مادران با اميد به زندگي، سرانه درآمد و سواد (تحصيلات) 0/886- ، 0/515 - و 0/827 – بود (0/01>P). بين زندگي در قارههاي مختلف با مرگ و مير مادران نيز رابطه معنيدار بود. شاخص توسعه انساني يکي از بهترين شاخصهاي پيشبيني کننده براي ميزان توسعه کشورهاست. اين شاخص ارتباط نزديکي با سلامت مادران دارد و ارتقاي آن در کاهش مرگ و مير مادران مؤثر ميباشد.
حمید سپهردوست، سمانه ابراهیم نسب،
دوره 14، شماره 2 - ( 1-1394 )
چکیده
مرگ و میر کودکان زیر پنج سال از جمله شاخصهای ارزیابی سطح سلامت در جوامع است که متأثر از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی نظیر شاخص توسعه انسانی است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه علّی بین شاخص توسعه انسانی و نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال در کشور طی سالهای1360 الی1390 است. پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی (توصیفی ـ تحلیلی) بود که در آن با استفاده از آزمون رگرسیون و روش حداقل مجذورات معمولی به بررسی اثر شاخص توسعه انسانی و برخی متغیرهای کلان اقتصادی بر نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال کشور پرداخته شد. برای این منظور از دادههای مرکز آمار ایران، بانک جهانی و گزارشهای توسعه انسانی سازمان ملل متحد استفاده شد. نتایج حاصل از تخمین الگو نشان داد که بهبود شاخص توسعه انسانی طی دوره مورد مطالعه باعث کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال شده است. همچنین متغیرهای کنترلی از نوع متغیرهای اقتصادی در الگو تخمین شامل تورم، ضریب جینی و نرخ بیکاری با نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال رابطه مثبت و متغیر تقاضای بیمه عمر رابطه منفی با نرخ مرگ و میر کودکان نشان دادند. بنابراین بهبود شاخص توسعه انسانی در زمینههای آموزش، اشتغال درآمدزا و بهداشت جامعه میتواند به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اثرگذار، موجب کاهش نرخ مرگ و میر کودکان تلقی شود، لذا مقتضی است که سیاستگذاریهای دولت در زمینه سلامت کشور با هدف کاهش نرخ مرگ و میر کودکان زیر پنج سال، هماهنگ با برنامههای توسعه انسانی و زیرمجموعههای آن یعنی شاخصهای درآمد سرانه، تحصیلات و امید به زندگی باشد.
حسین پناهی، سید علی آل عمران،
دوره 14، شماره 4 - ( 5-1394 )
چکیده
تامین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت کودکان زیر یکسال به عنوان یک گروه آسیب پذیر در خدمات بهداشتی درمانی جایگاه ویژهای دارد. میزان مرگ ومیر کودکان زیر یکسال از جمله گویاترین شاخص های توسعه جوامع مختلف است. هدف پژوهش حاضر، برآورد رابطه بلندمدت بین مرگومیر کودکان زیر یکسال و عوامل فقر، شهرنشینی و تولید ناخالص داخلی سرانه در ایران در فاصله زمانی 1348 تا 1389 است. برای تحلیل موضوع از تابع عکس العمل ضربه ای و تجزیه واریانس بر اساس روش خودتوضیح برداری و آزمون هم انباشتگی جوهانسن جوسیلیوس استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این روش، اثرگذاری ضرایب متغیرها بر اساس مبانی نظری مورد انتظار و از نظر آماری معنی دار بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن است بود که در بلند مدت، یک درصد افزایش در فقر باعث افزایش 0/61 درصد در مرگ و میر کودکان زیر یکسال شده و یک درصد افزایش در هریک از متغیرهای شهرنشینی و تولید ناخالص داخلی سرانه به ترتیب باعث کاهش 2/04 و 4/43 درصد در مرگ ومیر کودکان زیر یکسال می-شود. همچنین نتایج بر اساس ضریب جمله تصحیح خطا، حاکی از آن بود که در هر دوره حدود 0/07 از عدم تعادل کوتاهمدت، برای رسیدن به تعادل بلند مدت تعدیل می شود.
نرگس رازقی، محمد ابراهیم تکلو، زهرا رافعی،
دوره 18، شماره 1 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: سوء مصرف و اعتیاد بـه مـواد یکـی از بـارزترین آسـیبهـای روانـی و اجتماعی دوره نوجوانی است؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش گرایش مصرف مواد و اضطراب مرگ در بین نوجوانان پسر مبتلا به
سوء مصرف مواد بود.
مواد و روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون توأم با گروه کنترل است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد نوجوان پسر مبتلا به سوء مصرف مواد شهر تهران بود که 30 نوجوان پسر مبتلا به سوء مصرف مواد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد منطقه 4 شهر تهران که نمره بالایی در سوء مصرف مواد داشتند به شیوه دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل کاربندی شدند؛ اطلاعات در دو نوبت قبل و بعد از 8 جلسه آموزش به وسیله پرسشنامههای وضعیت مصرف مواد و مقیاس اضطراب مرگ جمعآوری گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تی زوجی، تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری تکراری بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از لحاظ گرایش به سوء مصرف مواد و اضطراب مرگ تفاوت معناداری وجود دارد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش سوء مصرف مواد و کاهش اضطراب مرگ موثر است.
بحث و نتیجه گیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که اجرای مداخلههای درمانی مبتنی بر شناخت درمانی و ذهنآگاهی به دلیل مولفههای مشترک درمان میتواند در کاهش مصرف مواد و اضطراب مرگ نوجوانان موثر باشد.
محمد ترکاشوند مرادآبادی، زهرا ترکاشوند،
دوره 18، شماره 4 - ( 5-1398 )
چکیده
مقدمه: تحلیل علتهای اصلی مرگ نقش بسزایی در شناخت وضعیت سلامت جامعه دارد. هدف از این مطالعه شناخت علتهای اصلی مرگ و میر در استان ایلام و تفاوت آنها بر حسب سن و جنسیت بود.
مواد و روش کار: در این مطالعه از دادههای ثبت فوت سازمان ثبت احوال بر حسب علتهای 20 گانه استفاده شده است. میزان و درصد هر علت به تفکیک جنسیت و سن محاسبه شد و با استفاده از شاخص نسبت جنسیت به مقایسه سهم علل مرگ در دو جنسیت و از شاخص سالهای عمر از دست رفته ناشی از مرگ زودرس به تحلیل اهمیت علل با در نظر گرفتن سن مرگ پرداخته شد.
یافته ها: سالانه در حدود 2500 فوت در استان ایلام رخ میدهد. فوت مردان بیشتر از زنان است. علت های اصلی فوت شامل بیماریهای غیرواگیر؛ بیماریهای قلبی و عروقی، سرطانها و حوادث غیر عمدی بودند. در مردان سوانح و در زنان سرطانها در رده دوم قرار داشتند. در سنین سالمندی بیماریهای غیرواگیر از جمله قلب و عروق و در بین جوانان مسائل اجتماعی از جمله حوادث غیرعمد، خشونت به وسیله دیگران و خودکشی عامل از دست رفتن سرمایه انسانی بودند.
بحث و نتیجه گیری: گذار اپیدمیولوژیک در استان ایلام طی شده است. سهم عمده بیماریهای غیرواگیر و مسائل اجتماعی نوظهور منجر به مرگ نیازمند بازنگری در سیاستهای بهداشتی و توجه به عوامل اجتماعی، روانشناختی و پیشگیرانه است.
محمد ترکاشوند مرادآبادی، زهرا عابدی،
دوره 18، شماره 6 - ( 9-1398 )
چکیده
مقدمه: بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری یکی از علتهای17 گانه مرگ و زمینهساز بسیاری از بیماریهای دیگر است. پژوهش حاضر در جهت شناخت وضعیت مرگ ناشی از بیماریهای روانی در ایران، به مطالعه توزیع جنسیتی- سنی مرگ ناشی از این بیماریها در طی سالهای 1390 تا 1396 پرداخته است.
مواد و روش کار: دادههای مرگومیر از سازمان ثبت احوال بر اساس طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD10) استخراج شده و دادههای جمعیت از سرشماری 1390 و 1395 گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار Excel 2013 و شاخص درصد، میزان، نسبت جنسیتی، و سالهای عمر ازدسترفته ناشی از مرگ زودرس (YLL) استفاده شده است.
یافته ها: سالانه به طور متوسط به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت، حدود 26 نفر به علت بیماری روانی فوت میکنند. در طی دوره زمانی 1390 تا 1396 میزان فوت ناشی از این بیماریها در حدود 25 درصد افزایش یافته و این افزایش برای مردان بیشتر از زنان است. میزان مرگ ناشی از بیماری روانی در سنین 20 تا 35 سال برای زنان بیشتر از مردان و در سنین 35 تا 60 سال در مردان بیشتر از زنان بوده است. با توجه به شاخص (YLL)، فوت زودرس ناشی از این بیماریها منجر به از دست رفتن 26064 سال عمر برای کشور ایران در سال 1395 شده است.
بحث و نتیجه گیری: مرگ ناشی از بیماری روانی و اختلال رفتاری اگرچه اندک ولی دارای معانی بسیاری برای سیاستگذاریهای سلامت در کشور است. رخ دادن این مرگها در سنین جوانی برای زنان و در سنین بزرگسالی برای مردان میتواند دربرگیرنده معانی اجتماعی در سلامت روانی افراد باشد. در دوران پس از گذار اپیدمیولوژیک شاهد ظهور مرگهایی خواهیم بود که کمتر پزشکی و بیشتر اجتماعی خواهند بود؛ لذا نیاز است در سیاستگذاریهای سلامت به نقش عوامل اجتماعی توجه بیشتری داشت.
محمد ترکاشوند مرادآبادی، محمد عباسی،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: گذار ساختار سنی باعث افزایش جمعیت سالمندان و گذار اپیدمیولوژیک باعث تغییر و تجمع بیماریها و مرگها در سنین سالمندی میشود. در پژوهش حاضر قصد بر مشخص نمودن وضعیت علل مرگ و تغییرات آن در جمعیت سالمند [بالای 60 سال] ایران در دوره زمانی 1390 تا 1396 است.
مواد و روش کار: روش تحقیق تحلیل ثانویه دادههای جمعیت سرشماری و دادههای مرگ ثبت شده در سازمان ثبت احوال است. دادههای مرگ بر اساس طبقهبندی استاندارد بینالمللی [ICD10] استخراج شده و به تفکیک جنسیت و در گروههای سنی در جمعیت سالمندان تحلیل شده است. با استفاده از میزان سالهای عمر از دست رفته [YLL]، مرگآوری هر بیماری مشخص شده و امکان مقایسه آن در طی زمان، جنسیت و سن به صورت استاندارد فراهم آمده است.
یافته ها: طی سالهای 1390 تا 1396 بیش از 65 درصد کل فوتهای کشور در سنین سالمندی رخ داده است. حدود نیمی از فوت سالمندان مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی بوده و سرطانها و تومورها و بیماریهای دستگاه تنفسی با حدود 10 درصد در ردههای بعدی قرار دارند. در سال 1395 سالهای عمر از دست رفته برای مردان و زنان سالمند به ترتیب به مقدار 118027 و 1174054 نفر سال محاسبه شده است.
بحث و نتیجه گیری: افزایش سن مرگ و رخ دادن حجم بالایی از فوتها در سنین سالمندی نشان از طی شدن گذار اپیدمیولوژیک، و همراه با شیوع بیماریهای مزمن و پدیدآمدن مرگهایی با زمینههای کاملا اجتماعی است. توجه به سیاستگذاری اجتماعی در جهت بهبود سطح سلامت به ویژه برای سالمندان در این دوره ضروری است.
محمد ترکاشوند مرادآبادی، واحد سروش، زهرا ترکاشوند،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: در طی گذار اپیدمیولوژیک و افزایش بیماریهای مزمن، یکی از علل اصلی مرگ سرطان است. سرطان عامل سوم مرگ در ایران است. هدف مطالعه حاضر شناخت وضعیت و روند مرگ ناشی از سرطان و مقایسه آن در بین گروههای سن و جنسیتی در ایران در 1390 تا 1397 است.
مواد و روش کار: این مطالعه به تحلیل داده مرگ ناشی از سرطان در پایگاه داده سازمان ثبت احوال ایران پرداخته است. در این پایگاه تعداد 278301 مرگ سرطان برای سالهای 1390-1397 ثبت شده است. شاخص میزان مرگ، به عنوان یک شاخص استاندارد در مقایسه استفاده شده و میزان مرگ ناشی از سرطان به تفکیک سن و جنسیت در هر سال محاسبه شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان از این است که مرگ بر حسب علت سرطان در کشور افزایش یافته است. میزان مرگ سرطان (در ۱۰۰ هزار) از 38 نفر در سال 1390 به 47 نفر در سال 1397 افزایش یافته است. میزان مرگ و افزایش آن در بین مردان بالاتر از زنان است. در طی گروههای سنی، بغیر از سنین بارداری، میزان مرگ در مردان بالاتر از زنان است. میانگین سن مرگ ناشی از سرطان برای مردان 60 و برای زنان 56 سال است. بر اساس شاخص سالهای عمر از دست رفته، مرگ زودرس ناشی از سرطان در سال 1390 و 1395 به ترتیب در حدود 420 و 530 هزار نفرسال عمر از کشور گرفته است. این افزایش عمدتا ناشی از افزایش سرطان در سنین بزرگسالی و سالمندی به ویژه برای مردان است.
نتیجه گیری: سرطان به عنوان نتیجه گذار اپیدمیولوژیک در کشور افزایش یافته است و بهترین راه کنترل این بیماری پیشگیری از ابتلا به آن است. تجربه سایر کشورها حاکی از آن است که از طریق پیشگیری و سبک زندگی سلامتمحور میتوان روند سرطان را کاهشی نمود. در جوامع پس از گذار اپیدمیولوژیک نیاز است در ارتقای سلامت صرفا به درمان اتکا نکرده و به نقش فرهنگسازی و سیاستگذاری اجتماعی نیز تاکید نمود.
علی اصغر حائری مهریزی، محمود طاووسی، علی منتظری،
دوره 20، شماره 5 - ( 7-1400 )
چکیده
در میان برخی خبرهای رسانهای مربوط به همهگیری کووید-19 در ایران و جهان، برخی اوقات مطالبی در خصوص میزان مرگ در ایران و مقایسه آن با دیگر کشورها، کم و بیش موجب نگرانی مردم می شود. از این حیث بر آن شدیم تا با مراجعه به اطلاعات موجود از میزان مرگ ناشی از کووید-19 در ایران و دیگر کشورها (مبتنی بر تعداد جمعیت آن ها، و میزانهای ابتلا و مرگ) به چند و چون این موضوع بپردازیم. بدین منظور اطلاعات جمعیتی 37 کشور جهان همراه با میزانهای ابتلا، مرگ و کشندگی ناشی از ویروس کووید-19 (به ازای 100 هزار نفر جمعیت) استخراج و در جدول شماره 1 ارائه گردیده است. در این جدول در میان 24 کشور تولید کننده واکسن در پایگاه اینترنتی سازمان سلامت جهان]1[، میزان مرگ ناشی از کووید-19 در ایران حدود 143 مورد به ازای هر 100 هزار نفر جمعیت است. این میزان در برخی کشورها به ویژه کشورهای اروپایی ازجمله ایتالیا حدود 220، بریتانیا حدود 201، فرانسه حدود 176، سوئد حدود 144، بلژیک حدود 222، بلغارستان حدود 300 و ایالات متحده حدود 208 گزارش شده است. همچنین شاخص کشندگی در ایران 0/022 و در کشورهای فوق به ترتیب 0/028، 0/018، 0/017، 0/013، 0/021، 0/042 و 0/016 گزارش شده است...
مسلم انصاری نسب، نجمه بیدمال،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1401 )
چکیده
مقدمه: جهانی شدن و شاخصهای سلامت موردتوجه بیشتر متخصصان و اندیشمندان این حوزه بوده است. ازاینرو، این مطالعه به بررسی اثر جهانیشدن بر مرگومیر نوزادان و کودکان دختر و پسر زیر پنجسال در کشورهای عضو سازمان اکو پرداخت.
مواد روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی و کاربردی حاضر با رویکرد اقتصاد کلان انجام شد. داده های جهانیشدن بر مرگومیر نوزادان و کودکان زیر پنج سال همگی از بانک جهانی استخراج شده و دوره زمانی ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸ کشورهای سازمان همکاریهای اقتصادی اکو را شامل میشود. مدلها در نرمافزار Stata ۱۴ و با روش رگرسیون پانل دیتا با اثرات تصادفی برآورد شدهاند.
یافته ها: نتایج نشانگر آن است که اثر مخارج دولتی و خصوصی میزان مرگ ومیر را کاهش داده است اما تنها اثر مخارج بهداشتی خصوصی معنادار بوده است. اثر شاخص اجتماعی جهانیشدن و بعد از آن اثر شاخص اقتصادی جهانیشدن اثر معنادار و در انتها اثر شاخص سیاسی جهانیشدن بر مرگومیر نوزادان و کودکان زیر ۵ سال درکشورهای سازمان اکو معنادار نبود.
نتیجه گیری: در مجموع میتوان نتیجه گرفت که جهانیشدن باعث بهبود شاخصهای سلامت و در نتیجه کاهش مرگومیر نوزادان و کودکان زیر ۵ سال شده است. لذا توصیه میشود با کمک از ظرفیت رسانه ها و فرهنگ بومی درکنار استفاده از تکنولوژیهای جدید، توجه گردشگری سلامت، کاهش محدودیت های تجاری به ویژه محدودیت های گمرکی، مالیاتی، تعرفهای و ارزی بهخصوص در حوزه سلامت، تجارت بین المللی بهداشتی، سلامت و بهداشت مادران و همچنین نوزادان و کودکان را ارتقا داد.
رسول بیدل نیکو، ناصر مسعودی، محمد جبرائیلی، بهلول رحیمی، شیلا حسن زاده، فرشاد فقی سلوک،
دوره 22، شماره 5 - ( 7-1402 )
چکیده
مقدمه: میزان سوانح جادهای در ایران بیست برابر میانگین جهانی بوده و در سالهای اخیر، میزان ناتوانی ناشی از حوادث رانندگی در کشور، در مقایسه با کشورهای اروپایی دو برابر شده است. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی ویژگیها و پیامدهای بیماران بستری ناشی از سوانح ترافیکی براساس دادههای سیستم ثبت ترومای ارومیه بود.
مواد و روش کار: مطالعه حاضر، یک مطالعه تحلیلی- مقطعی است که بر روی کلیه بیماران ترومایی ناشی از سوانح ترافیکی که از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ در بیمارستان امام خمینی ارومیه بستری شده بودند، بصورت تمام شماری انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک انجام شد.
یافته ها: در مجموع ۲۰۸۶ بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند که از این تعداد ۱۹۶۶ بهبودیافته و ۱۲۰ نفر فوتی بودند. میانگین سنی (انحراف معیار) افراد بهبودیافته ۳۴/۵۰(۱۸/۴۴) و افراد فوتی ۳۴/۳(۱۸/۹۲) بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که بین شانس رخداد مرگ با جنسیت، تحصیلات پایین، تجرد و رعایت نکات ایمنی از جمله، داشتن گواهینامه رانندگی، مشروبات الکلی، مواد مخدر و استفاده از کمربند ایمنی برای رانندگان خودرو و استفاده از کلاه ایمنی برای راکبان موتورسیکلت ارتباط معنادار بود درحالی که، ارتباط بین کیسه هوا و سن رانندگان با فوت ناشی از تصادفات غیرمعنی دار شد.
نتیجه گیری: اکثر فوتی های ناشی از تصادفات را مردان، افراد مجرد، سطح تحصیلات پایین و رانندگان و راکبان موتورسیکلت که نکات ایمنی را رعایت نمی کنند تشکیل میدهند لذا ضروری است که جهت پیشگیری از رفتارهای پرخطر رانندگان و فرهنگ سازی رعایت نکات ایمنی مداخلات مناسب انجام گیرد تا حوادث جاده ای و صدمات ناشی از آن به حداقل برسد.