معصومه ابراهیمی توانی، فضل اله غفرانی پور، ابراهیم حاجی زاده، مهراندخت عابدینی، علی منتظری،
دوره 15، شماره 4 - ( مرداد ـ شهریور 1395 )
چکیده
آموزش مبتنی بر نیاز رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به بیماری های مختلف اهمیت زیادی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی منابع اولیه اطلاعات، حیطه های نیاز و روش های آموزشی مورد علاقه زنان سنین باروری مبتلا به واژینیت برای طراحی و اجرای یک برنامه آموزشی خودمراقبتی در بیماری در درمانگاه های بیماری های زنان سه مرکز منتخب در شهر تهران در سال 93-1392 انجام شد. در یک مطالعه (توصیفی- تحلیلی) مقطعی، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در راستای هدف مطالعه، اطلاعات جمع آوری شده از 224 زن در سنین باروری 49-15 ساله دارای فعالیت جنسی مبتلا به واژینیت مراجعه کننده به مراکز بررسی شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته شامل سه بخش مشخصات جمعیت شناختی و زمینه ای، وضعیت بیماری و بخش نیازسنجی، پس از توضیحات محقق و اخذ رضایت آگاهانه با تکمیل پرسشنامه توسط بیماران انجام شد. پرسشنامه بخش نیاز سنجی در دو حیطه و در مقیاس پنج درجه ای لیکرت سنجیده شد. یافته ها نشان داد پزشکان، ماماها و کارکنان بهداشتی- درمانی و پس از آن اینترنت بیشترین منابع کسب اطلاعات بیماران در زمینه عفونت های شایع دستگاه تناسلی هستند. روش های آموزشی مورد نظر بیماران برای اجرای برنامه آموزشی غیرحضوری با استفاده از کتابچه آموزشی و پس از آن به ترتیب لوح فشرده رایانه ای و تلفن همراه بود. میانگین کلی نیاز آموزشی افراد در حد زیاد بوده است و نیاز آموزشی حیطه های خودمراقبتی در بیماری و حیطه اطلاعات کلی بیماری تفاوت آماری معنادار نشان می داد. بیشترین عنوان نیاز آموزشی در زمینه رفتارهای خود مراقبتی حیطه سلامت روابط جنسی برای بهبودی واژینیت بود. نتایج مطالعه نشان داد که کارکنان بهداشتی- درمانی به عنوان منبع اولیه کسب اطلاعات زنان سنین باروری مبتلا به واژینیت نقش مهمی دارند. همچنین بیماران نیاز به آموزش زیادی در زمینه بیماری واژینیت و حیطه های خودمراقبتی در این بیماری دارند. طراحی و اجرای برنامه آموزشی خودمدیریتی و خودمراقبتی برای کمک به بهبودی بیماران و پیشگیری از عود بیماری واژینیت لازم به نظر می رسد.
جعفرصادق تبریزی، زهرا محمدی، معصومه ابراهیمی توانی، علی حیدری روچی، فرید غریبی،
دوره 23، شماره 1 - ( بهمن ـ اسفند 1402 )
چکیده
مقدمه: محیط ارائه مراقبتهای بهداشتی باید حداکثر ایمنی را برای پرسنل و مراجعان فراهم نماید. لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ایمنی سازهای و غیرسازهای مراکز بهداشتی و درمانی اولیه در شهر تبریز انجام شد.
مواد و روشکار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۸ در ۴۰ مرکز خدمات جامع سلامت شهر تبریز اجرا گردید. ابزار مطالعه، پرسشنامه محقق ساختهای بود که روایی محتوایی با کسب نمره ۰/۹۱ و ۰/۸۴ بترتیب برای شاخصهای CVR و CVI مورد تایید قرار گرفت. پژوهشگران، میزان انطباق فضای فیزیکی این مراکز را با چک لیست مورد استفاده به روش مصاحبه، مشاهده و مرور اسناد مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج بررسی توصیفی برای متغیرهای کیفی بصورت فراوانی (درصد) و متغیرهای کمّی بصورت میانگین (انحرافمعیار) گزارش گردید. به منظور تعیین ارتباط اطلاعات زمینهای با وضعیت ایمنی مراکز، بسته به دو یا چندحالتی بودن متغیرها از آزمون T-test، ANOVA و متعاقباً Tukey استفاده شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان رعایت ایمنی سازهای، غیرسازهای و کل برای فضای فیزیکی مراکز خدمات جامع سلامت مورد بررسی به ترتیب برابر با ۴۸/۲، ۳۷/۴ و ۴۳ درصد است. بر مبنای نقاط برش آماری تعیین شده میتوان سطح رعایت ایمنی سازهای و کل مراکز خدمات جامع سلامت را در حد متوسط، و سطح رعایت ایمنی غیرسازهای آن ها را نیز در سطح ضعیف دستهبندی نمود. یافتههای تحلیلی نیز نشان داد که بین منطقه شهری با ایمنی غیرسازهای ارتباط آماری معنیدار وجود دارد؛ بطوریکه که ایمنی غیرسازهای مراکز خدمات جامع سلامت واقع در منطقه ۴ شهری به طور معنیدار از مراکز خدمات جامع سلامت قرار گرفته در منطقه ۱۰ شهری بیشتر بود.
نتیجهگیری: وضعیت ایمنی فضای فیزیکی مراکز خدمات جامع سلامت شهر تبریز در سطح نامطلوب ارزیابی گردید، لذا این مراکز قادر نخواهند بود در صورت وقوع بحرانهای جدی به جامعه تحت پوشش خود خدمت رسانی مناسب داشته باشند.