دیابت یک بیماری مزمن است و کنترل آن نیاز به تغییرات اساسی در سبک زندگی بیماران دارد. انتظار میرود بیماران 95 درصد از کنترل دیابت را شخصا انجام دهند. هدف این مطالعه تعیین تاثیر مداخله آموزشی در چارچوب مدل اعتقاد بهداشتی در پیشبینی تغییر رفتار بیماران دیابتی بود.
جمعیت مورد مطالعه، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش درمانگاه دیابت بندرعباس بودند.80 بیمار انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه مداخله (40 نفر) و کنترل (40 نفر) تقسیم شدند. به منظور تعیین رفتار و نگرش بیماران در چارچوب مدل اعتقاد بهداشتی و خودکارآمدی، اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه مستقیم و سازمان یافته با نمونههای انتخاب شده و در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و چهار ماه بعد از آن جمعآوری گردید. پس از مداخله، افزایش معنیداری در امتیازات حساسیت درک شده (از 3/6 به 7/8) ، شدت درک شده (از 6/13 به 8/16)، منافع درک شده (از 3/13 به 6/16)، خودکارآمدی (از 3/20 به 3/25) و رفتار (از 94/3 به 7/7) و کاهش معنیداری در موانع درک شده (از 6/14 به 1/11) در بیماران گروه مداخله در مورد بیماری دیابت و انجام فعالیتهای خودمراقبتی ایجاد گردید (P<0.001)، اما در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج بهدست آمده نشان داد که خودکارآمدی (P<0.001) و تهدید درک شده (P=0.001) نقش موثری در پیشبینی تغییر رفتار دارند.
اگرچه بعد از مداخله آموزشی تغییر معنیداری در رفتار بیماران گروه مداخله ایجاد شد، اما برای رسیدن به حالت مطلوب هنوز فاصله زیادی وجود دارد. با این وجود استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی با تاکید بر خودکارآمدی و حساسیت و شدت تهدید درک شده به منظور پیشبینی و تغییر رفتار در بیماران دیابتی مفید است و در آموزش به این بیماران که هدف آن تغییر سبک زندگی در بلند مدت است، ارتقای خودکارآمدی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
نوع مطالعه:
توصیفی |
پذیرش: 1397/9/7 | انتشار: 1384/7/23